درباره مفهوم داخلي برجام
عباس عبدي
تصميم دارم كه حتيالمقدور هر از گاهي، يادداشتي را خطاب به آقاي رييسي و اژهاي بنويسم. هدف از اين يادداشتها طرح مسائلي است كه به گمانم ممكن است ناخواسته توجه چنداني به آنها نشود. در اين يادداشت خطاب به آقاي رييسي به اهميت موضوع برجام اشاره ميكنم. واقعيت اين است كه انتخابات تمام شد و مساله برجام حل نگرديد. هر چند گفته ميشود كه دستاندركاران سياسي مخالف دولت علاقهاي نداشتند كه برجام پيش از 28 خرداد حل شود، ولي اكنون كه انتخابات تمام شده است دو باره مساله به شكل ديگري مطرح است. از يك سو عدهاي علاقه ندارند كه اين كار پيش از 12 مرداد و در دولت جديد انجام شود و از سوي ديگر عدهاي هم هستند كه اساسا خواهان خارج شدن از برجام هستند و عجيب اينكه توضيح نميدهند اگر اين خطمشي را رهبري تأييد ميكند و با آن موافقند پس چرا تاكنون اجرايي نشده است و اگر موافق نيستند، چرا اين گروه همچنان بر تحقق اين سياست زيان بار تأكيد دارند؟ رابطه برجام و دولت روحاني از هماكنون نيز قطع شده است. تركيب گروهي كه عهدهدار رسيدگي به مذاكرات است، به صورت قاطع به نفع اصولگرايان است، پس تأييد و رد يا شكست و موفقيت آن به عهده دولت و جناح متبوع آن است. توپ برجام در زمين دولت آينده و مجلس و بهطور كلي اصولگرايان است. به علاوه بر اساس پيامهاي صريح امريكاييها نيز روشن است كه تداوم اين وضع را نميپذيرند. طبيعي است كه بايد در مردادماه يا حداكثر شهريور مساله نهايي و اجرايي شود. با توجه با اين نكات چند مساله مهم را بايد جهت اطلاع آقاي رييسي متذكر شد.
1ـ درست است كه برجام و گفتوگوهاي آن در حوزه سياسي ـ امنيتي ميگنجد، و مديران اين حوزه بايد عهدهدار گفتوگوهاي آن شوند، ولي اين فقط ظاهر ماجرا است. بخش اصلي برجام اثرات اقتصادي آن است.
از اين رو بهتر است كه نظرات افرادي كه قرار است عهدهدار مسووليتهاي اقتصادي دولت شما ميشوند نيز در اين زمينه لحاظ شود. وزير اقتصاد، رييس بانك مركزي، رييس سازمان برنامه و وزير نفت و صنعت و وزير راه و وزير نيرو، همگي بيشترين تأثير را از بود و نبود برجام خواهند ديد. اتفاقا وزراي سياسي و سياست خارجي كمترين اثرپذيري را از برجام و رد يا به نتيجه رسيدن آن خواهند داشت. فرض كنيد يك نفر وزير اقتصاد يا صنعت شما باشد، او چگونه ميتواند با يا بيوجود برجام به صورت يكسان عمل كند و اين متغير را از برنامه خود حذف كند؟ پيشنهاد مشخص اين است كه افرادي را كه براي وزارتخانههاي مزبور در نظر داريد، حتما در اين مذاكرات شركت دهيد.
2ـ مهمتر از وزرا، شخص خودتان هستيد. شما پيش از هر مساله ديگر بايد درباره برجام موضع روشني داشته باشيد. موافق يا مخالف بودن مساله بعدي است. به نتيجه رسيدن يا شكست خوردن آن موضوع دسترسي به حداقل 50 ميليارد دلار از درآمدهاي كشور در همين امسال است. موضوع كرونا نيز بهشدت تحت تأثير آن است (گذشته از بيكفايتيهاي وزير بهداشت كه جداگانه بايد تحليل شود). اتفاقا امسال به دليل خشكسالي با كمبود مواد خوراكي مواجه هستيم كه بايد به اين منابع مالي دسترسي داشته باشيد، بنابراين خيلي صريح بايد اعلام موضع نماييد و پيام روشني را براي داخل كشور و جهان ارسال كنيد تا مردم حساب برنامههاي خود را داشته باشند. انجام حتي بخشي از قولهاي شما و نه حتي همه آنها، منوط به احياي برجام است.
3ـ نكته ديگري كه درباره برجام بايد گفته شود، ابعاد فرهنگي و اجتماعي آن است. فرض كنيم به هر دليلي معجزه شد و توانستيد منابع ارزي لازم براي تأمين نيازهاي ضروري كشور را بدون حل برجام فراهم كنيد، در اين صورت گمان نكنيد كه ميتوان برجام را دور زد و بيخيال اجراي آن شد. زيرا تحقق برجام بيش از هر چيز پيام مهمي براي فعالان اقتصادي و جوانان و كارآفرينان دارد كه اوضاع آينده به وفق مراد است و ميتوان كار كرد. در مقابل منتفي شدن برجام موجب ميشود كه اميد همگان نسبت به بهبود شرايط و عبور از مشكلات فعلي از ميان برود. به نظر بنده اين اثر برجام حتي از اثرات اقتصادي آن مهمتر است.
اينها به معناي آن نيست كه هر چه از طرف امريكاييها گفته شد پذيرفته شود، ولي بايد توجه داشت كه در هر حال دولت آينده و آقاي رييسي و جريان اصولگرايي در يك دوراهي سرنوشتساز قرار دارند. ديگر نميتوان مثل گذشته غيرمسوولانه شعار داد. بهتر و ضروري است كه تصميم خود را تحت فشار جريان غيرمسوول در ميان اصولگرايان نگيريد، آنان همانقدر كه در دوران روحاني و پيش از آن در زمان اصلاحات غيرمسوولانه نظر ميدادند، اكنون هم در همان مسير گام برميدارند. در يك كلام اداره بدون مشكل كشور بدون حل برجام خيالي بيش نيست. اجازه ندهيد كه بسياري از مردم نسبت به حل مسائل جامعه نااميد شوند.